اما هنوز نیامده، ده دقیقه، پانزده دقیقه و نهایتاً بیست و پنج دقیقه، صدای آژیر آمبولانس به گوش میرسد، اما دیگر فایدهای ندارد، جوان جان باخته است.این صحنه را شاید بارها و بارها در خیابانها و اتوبانهای كلانشهرهایی مثل تهران، اصفهان و مشهد و دهها بار بیشتر این صحنهها را البته با داستانی طولانیتر كه گاه روایت آن یك ساعت به طول میانجامد در جادههای بین شهری دیده باشیم. یك عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مورد تصادفات عقیده جالب و البته تكاندهندهای دارد. او معتقد است: «در ایران براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در هر 24 ساعت، 102 نفر جان خود را از دست میدهند یعنی در هر 24 ساعت یك هواپیما در ایران سقوط میكند». رئیس اورژانس كشور نیز با دفاع از عملكرد خود از «كمبود 23 هزار نیرو در اورژانس كشور و زیر پوشش نبودن 20درصد از كشور توسط 115 به دلیل مشكلات مخابراتی و ارتباطاتی» خبر میدهد. در همین راستا روزنامه «تهران امروز» در گفتوگو با 3 كارشناس و مسوول امر به بررسی وضعیت اورژانس پیش بیمارستانی یا 115 و علت و عوارض دیر رسیدن آمبولانسها بر سر مصدوم یا بیماران پرداخته است.
به موقع رسیدن و اقدامات صحیح دو اصل مهم اورژانس
دكتر رضا اطمینانی، متخصص طب اورژانس و از مسوولان اسبق اورژانس كشور در گفتوگو با «تهران امروز» به موقع رسیدن آمبولانس و اقدامات صحیح را دو عامل بسیار مهم برای نجات جان بیماران و مصدومان میداند و می گوید: «خدماتی كه بیمار نیاز دارد باید به نحو صحیحی به او ارائه شود مثلاً برای یك بیمار قلبی زمان طلایی 6 دقیقه است. اگر بیمار كاملا قلبش از حركت ایستاده باشد یا ایست قلبی كرده باشد این زمان بسیار ارزشمند است چرا كه در این زمان طلایی میتوانند فرد را احیا و به زندگی باز گردانند و یا خونریزیهای زیادی كه در تصادفات ایجاد میشود با حضور سریع میتواند كنترل شود تا بیمار در شوك نرود و منجر به فوت وی نشود».
پنهانكاری وزارت بهداشت در مورد اورژانس
دكتر نورالدین پیرموذن، عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس كه دكتر فرهادی و دكتر پزشكیان را با طرح سوال در مورد وضعیت آمبولانسها و اورژانس كشور به مجلس فراخوانده بود در گفتوگو با «تهران امروز» با ابراز نارضایتی شدید از وضعیت كنونی اورژانس كشور، خبر از یك پنهانكاری توسط مسوولین وزارت بهداشت و درمان در خصوص وضعیت اورژانس كشور میدهد. دكتر پیرموذن میگوید: «در ایران براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در هر 24 ساعت 102 نفر و در سال، نزدیك به 37 هزار نفر در اثر تصادفات جان خود را از دست میدهند و متاسفانه سن متوسط كسانی كه در اثر تصادف در ایران جان خود را از دست میدهند 35 سال است و این عدد متغیر 96 تا 102 نفر در 24 ساعت مرگ بر اثر تصادف به این معنی است كه در هر 24 ساعت یك هواپیمای صد نفره در كشور سقوط میكند، اما چون در گستره كشور این مرگ و میر پراكنده است صدا و فریاد این مرگ به گوش همه نمیرسد».
وی نبود جادهها و اتوبانهای استاندارد، نبود فرهنگ صحیح رانندگی، نبود شبكه اورژانس كشور و مراكز تروماسنتر را سه دلیل عمده این آمار میداند و میگوید: «كشورهای پیشرفته زمان رسیدن مصدوم به مراكز درمانی را به زیر 5 دقیقه هم رساندهاند چرا كه معلوم شده است 35 درصد مرگ و میرها در همان محل حادثه اتفاق میافتد و 30درصد از مرگ و میرها هم در اثر افزایش فاصله زمان به رساندن به مراكز تروما سنتر كه مراكز اورژانس و مدرن جراحی است اتفاق میافتد».
وی تجهیز و گسترش شبكه اورژانس كشور را جزو دستور كار و اولویتهای كمیسیون بهداشت و درمان مجلس میداند و خرید 1800 آمبولانس با استفاده از وام بانك جهانی و اعتباراتی كه در اختیار وزارت بهداشت و درمان قرار گرفت را در همین راستا میداند. پیرموذن سپس به مقایسه وضعیت امروز ایران با وضعیت دیروز ژاپن میپردازد و میافزاید: «تجربه كشوری مثل ژاپن و كره جنوبی كه روز و روزگاری آمار مرگومیر آنها هم شبیه ایران امروز ما بود برای هرگونه تصمیم گیری علمی مفید است. امروز كشور ژاپن ادعا میكند كه میزان تلفات ناشی از حوادث حتی در 24 ساعت را نزدیك به یك و یا حتی صفر رسانده است، بنابراین ما هم باید با یك عزم ملی و اراده مضاعف به دنبال یك برنامه ریزی برای پایین آوردن میزان تلفات ناشی از تصادف و تروما چه در داخل شهرهای بزرگ و چه در بین جادهها باشیم كه متاسفانه جزو نقاط ضعف تصمیمسازی در این كشور است».
این نماینده مجلس هفتم در ادامه با انتقاد شدید از تصمیمگیرندگان كشور در مورد عدم توجه آنها به بخش سلامت، مسوولین وزارت بهداشت را به پنهانكاری درخصوص این ضعفها متهم كرد و گفت: مرگ ناشی از حوادث جادهای و تلفات داخل شهرها بر اثر دیر رسیدن آمبولانس، گناه نابخشودنی تصمیمسازان و تصمیمگیرندگان سیاسی كشورهاست و ما در نشست امسال سازمان بهداشت جهانی متوجه شدیم كه وزارت بهداشت به دلیل اینكه همواره در سالهای اخیر رتبه اول مرگ و میر تصادفات دنیا متعلق به ایران بوده است از پركردن فرمهای مربوطه امتناع كرده است چرا كه این آمارها باعث شرم و بیآبرویی مسوولین بهداشت و درمان كشور میشد.
دكتر پیرموذن تاكید میكند: «با توجه به اینكه هر كجا در سازمان بهداشت جهانی بحث از تلفات جادهای و مرگ و میر ناشی از تصادف است اسم ایران در كنارش میآید، ما ملزم و ناچار هستیم كه تجهیز و تكمیل شبكه اورژانس كشور را جزو اولویتهای برنامهریزی در حوزه سلامت قرار بدهیم و دولتها هم باید اهمیت این مقوله اجتماعی را درك كنند».
داشتهها و نداشتههای اورژانس كشور
دكتر فرزاد پناهی، رئیس اورژانس كشور نیز در گفتوگو با «تهران امروز»، البته با دفاع از عملكرد اورژانس خبر از برخی كمبودها و ضعفها میدهد.
وی فراهم شدن 4 شرط را لازمه پایین آمدن زمان رسیدن آمبولانس به محل حادثه كه در شهرها به غیر از تهران بهطور متوسط 7 دقیقه و در جادهها نیز بهطور متوسط 15 دقیقه است، میداند.
وی در توضیح و تشریح این 4 شرط میگوید: «شرط اول افزایش دسترسی به شبكههای مخابراتی توسط مردم است، یعنی یك فرد مددجو باید بتواند از اولین وسیله ارتباطی در اسرع وقت استفاده كند تا با گرفتن شماره 115 خدمات اورژانس پیش بیمارستانی را بر بالین بیمار بیاورد».
رئیس اورژانس كشور، شرط دوم را اینگونه بیان میكند: «ایجاد یك سیستم مخابراتی پیشرفته در داخل شبكه اورژانس بهگونهای كه وقتی مركز، پیامیدریافت میكند بتواند با استفاده از سیستمهای مخابراتی به پایگاه اورژانس اعلام ماموریت كند و اورژانس را بر بالین بیمار احضار كند».پناهی ادامه میدهد: «شرط سوم، آمادگی تیمهای اورژانس در پایگاههاست كه به محض شنیدن پیام بتوانند آماده شوند و سوار بر آمبولانس به سمت محل حركت بكنند».
وی میافزاید: «شرط چهارم هم این است كه ما بتوانیم توزیع جغرافیایی و تعداد پایگاههای اورژانس را به اندازهای افزایش بدهیم كه در كوتاهترین زمان ممكن به محل حادثه یا به محل زندگی بیمار برسانیم كه هر كدام از اینها نیازمند همكاریها و هماهنگیها هستند».وی با تاكید بر اینكه در افزایش گستره پوشش 115، ارتباط و تعامل خوبی بین وزارت بهداشت و وزارت ارتباطات برقرار شده است، میگوید: «اما متاسفانه حدود 20 درصد از كشور هنوز در سطح تلفن همراه امكان تماس با اورژانس را پیدا نكردهاند».
دكتر پناهی افزایش تعداد پایگاههای اورژانس را ضروری میداند ولی از یك مشكل نیز سخن میگوید. او میگوید: «ما در خیزی كه برای برنامه چهارم برمیداریم، قصد داریم زمان رسیدن اورژانس در شهرها را به 6 دقیقه برسانیم كه این كاهش زمان كار بسیار سختی است بهخصوص در اورژانس بینجادهای چرا كه اگر ما بخواهیم به طور مثال فاصله دو پایگاه را 10 كیلومتر كمتر كنیم، معنا و مفهوم آن برای سیستمی كه بیش از 24 تا 25 هزار كیلومتر جاده اصلی دارد این كاهش فاصله 10 كیلومتر بین دو پایگاه به معنای افزایش 300 تا 400 پایگاه خواهد بود لذا این نیازمند یكسری منابع انسانی و تجهیزات سختافزاری، پایگاه و آمبولانس خواهد بود.
وی با اشاره به آمارهای جهانی تصریح میكند: «رسیدن آمبولانس در زیر 5 دقیقه در مورد تصادفات و زیر 8 دقیقه در مورد بیماریهای قلبی موجب كاهش مرگ و میر و كاهش عوارض این نوع حوادث میشود.پناهی با انتقاد از «كمبود بودجه و عدم توجه كافی به اورژانس» به ارائه آمار و ارقام و اهدافی در خصوص اورژانس كه در برنامه چهارم توسعه كه اورژانس كشور باید به آن برسد میپردازد و میگوید: «در حال حاضر 2080 آمبولانس داریم كه از این تعداد، 1200 دستگاه نو و 800 آمبولانس حدودا 10 سال عمر دارند كه در برنامه پنج ساله چهارم باید به عدد 3هزار آمبولانس برسیم، همچنین براساس این برنامه دوهزار پایگاه اورژانس پیشبینی شده است كه در حال حاضر 1231 پایگاه داریم، همچنین براساس بررسیهای به عمل آمده به 23هزار نیرو تا آخر برنامه چهارم نیاز داریم كه در حال حاضر تنها 9 هزار نفر نیرو داریم كه به همین دلیل نیروهای ما بعضاً باید شیفتهای بیشتری را در اورژانس بگذرانند».
نگاهی جدی به اورژانس
با توجه به گفتههای دكتر پیرموذن و همچنین برخی گلایههای پنهان دكتر پناهی و نیز افزایش روزافزون تصادفات و نیز افزایش چشمگیر بروز سكتههای قلبی در بین ایرانیان و در نتیجه افزایش مرگ و میر و كاهش بودجه سلامت در بودجه سال 86، دولتمردان و سیاستگذاران باید نگاهی دوباره و البته عمیقتر و جدیتری به بخش سلامت و بهداشت و بهخصوص اورژانس داشته باشند و مسوولان وزارت بهداشت نیز با شجاعت باید از كمیها و كاستیها بگویند و نه اینكه آن را پنهان كنند، چرا كه تجربه نشان داده پنهان، روزی آشكار میشود.
بهروز شجاعی-ویراژ و لائی كشیدنهای خودرویی با رانندهای جوان، صدای گوشخراش و ادامهدار ترمز یك خودرو، جوانی غرقه در خون، تماس با 115، صدای بوق خوردوهای دیگر، ترافیك سنگین، عقربه ساعت، دو دقیقه، سه دقیقه هفت دقیقه، باید میرسید.
نظر شما